جدول جو
جدول جو

معنی علی بیگ لو - جستجوی لغت در جدول جو

علی بیگ لو
(عَ بَ)
دهی است از دهستان نازلو، بخش حومه شهرستان ارومیه. واقع در 21 هزاروپانصدگزی شمال ارومیه، و 2 هزاروپانصدگزی خاور راه شوسۀ ارومیه به سلماس. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و سالم، و 502 تن سکنه. آب آن از نازلوچای تأمین می شود و محصول آن از غلات، چغندر، توتون، حبوب و کشمش است. اهالی به زراعت اشتغال دارند و صنایعدستی آنان جوراب بافی و راه آن ارابه رو است. این ده دارای دبستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ بَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق، بخش قره آغاج شهرستان مراغه. واقع در 30هزارگزی جنوب قره آغاج و 47 هزارگزی شمال خاوری راه شوسۀ شاهین دژ به میاندوآب. ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 374 تن سکنه. آب آن از چشمه سار تأمین می شود. و محصول آن غلات، نخود، بزرک و زردالو است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. این ده در دو محل به فاصله یکهزار گز قرارگرفته و مشهور به علی بیگ لر بالا و علی بیگ لر پایین است. و قسمت پایین آن دارای 139 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سا بَ)
تیره ای است از ایل بهارلو، از ایلات خمسۀ فارس. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 86)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
یکی از طوایف ایل قشقایی ایران و مرکب از 150 خانوار است که در مانیان و سارک آباد مسکن دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 83)
لغت نامه دهخدا
(قُ تَپْ پِ)
دهی جزو بخش نمین شهرستان اردبیل، واقع در 35 هزارگزی باختر اردبیل و 9هزارگزی شوسۀ اردبیل به گرمی. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 526 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، حبوبات، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
دهی است از دهستان کندوان، بخش ترک، شهرستان میانه. واقع در 16 هزارگزی شمال خاوری بخش، و 29 هزارگزی راه شوسۀ تبریز به میانه. ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل، و 337 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و نخود و بزرک است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
دهی است از دهستان مرحمت آباد، بخش میاندوآب، شهرستان مراغه. واقع در 15 هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 8 هزارگزی باختر راه ارابه رو میاندوآب به بناب. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و مالاریائی. و سکنۀ آن 459 تن است. آب آن از زرینه رود تأمین می شود. و محصول آن غلات، چغندر، کشمش و بادام است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
دهی است از دهستان شرفخانه، بخش شبستر شهرستان تبریز. واقع در 16 هزارگزی باختر شبستر و 3 هزارگزی راه شوسۀ صوفیان سلماس به اسکلۀ شرفخانه. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و 564 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن ارابه رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
دهی است از دهستان ارشق مرکزی، شهرستان خیاو. این ده مشهور به علی محمدلو است. رجوع به علی محمدلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
نام یکی از ایلات اطراف اجارود آذربایجان است که در سبلان مسکن دارد. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 107 شود
لغت نامه دهخدا